سرویس ورزشی جوان آنلاین: انصاریفرد، مدیرعامل مستعفی پرسپولیس که عدم موافقت هیئت مدیره با انتصاب یک فرد خاص به عنوان مدیر روابط عمومی را بهانه کرد برای جدا شدن از پرسپولیس و تحویل دادن صندلی مدیرعاملی، در واقع خود را از عواقب آنچه اشتباهات غیرقابل بخشودنی او رقم زده بود رها کرد و با علم به اینکه هیچکس این مدیر را مورد بازخواست قرار نمیدهد، یکبار دیگر از جمع سرخپوشان جدا شد، آن هم با به جا گذاشتن پروندهای سیاهتر از دفعات قبل!
در اصل حضور انصاریفرد برای چندمین بار در پرسپولیس انتخاب قابل قبول و مناسبی نبود. تنها پرونده رافائل برای اثبات این ادعا و زیر سؤال بردن تصمیم وزارت ورزش کافی است. تصمیم سؤالبرانگیزی که به نظر میرسد امروز قبل از انصاریفرد، آنهایی که او را برگزیدند باید پاسخگو باشند بابت انتخاب این مدیر امتحان پسدادهای که یکبار دیگر جز ویرانی از خود چیز دیگری به جا نگذاشت!
عجیبترین تصمیم انصاریفرد در آخرین دوره مدیریتش در پرسپولیس چیدن سناریویی بود که جدایی کالدرون را به دنبال داشت. مربی که نتایج قابل قبولی گرفته بود و تأکید داشت که سرخپوشان نیازی به بازیکن خارجی ندارند و بهتر است باشگاه پولی را که قرار است به بازیکن خارجی بدهد برای پرداخت مطالبات بازیکنان فعلی صرف کند. مهمترین مسئلهای که زمینه جدایی مرد آرژانتینی نیمکت پرسپولیس را که قرار بود موی دماغ مدیریت باشگاه شود، فراهم کرد تا پای بازیکنی، چون استوکس به جمع سرخپوشان باز شود. بازیکنی که با اصرار عجیب انصاریفرد سرخپوش شد و تنها ۶۰ دقیقه برای پرسپولیس بازی کرد و بعد از بازی با شارجه امارات در هفته دوم لیگ قهرمانان آسیا به بهانه دو روز مرخصی در امارات ماند و دیگر بازنگشت.
بدون تردید مسئولان سابق و فعلی پرسپولیس باید در خصوص قرارداد بازیکن ایرلندی این تیم که در هتلهای مجلل دبی ۱۵۰ هزار دلار اسکناس نقد از پرسپولیس گرفت و با عقد قراردادی بالای ۳ میلیارد تومان تنها یک ساعت برای این تیم بازی کرد پاسخگو باشند و توضیح دهند که چه دلیل فنی و منطقی برای جذب این بازیکن بیاخلاق داشتند و چه دلیلی برای تعلل در فسخ آن وجود داشت که آقایان بعد از ماهها تازه طی همین یکی، دو روز پیش بحث فسخ قرارداد این بازیکن را مطرح کردهاند. حال آنکه حسین قدوسی، مدیر وقت روابط عمومی باشگاه پرسپولیس ادعا کرده بود قراردادی که باشگاه پرسپولیس با این مهاجم منعقد کرده، محکم است و این باشگاه میتواند بابت غیبت حضور او در هر بازی، مبلغ ۵۰ هزار دلار غرامت بگیرد و انصاریفرد هم با تأکید بر سفت و سخت بودن قرارداد استوکس مدعی بود که شرط فسخ قرارداد این بازیکن و اخذ غرامت از او ۱۰ جلسه غیبت غیرموجه است که براساس این ادعا پرسپولیس میتواند از این مهاجم بیاخلاق غرامت بگیرد. پس چرا، مسئولان این باشگاه تا به امروز برای فسخ قرارداد با این بازیکن اقدام نکرده یا حتی ادعای انصاریفرد را در این خصوص رد نکردند؟
لابهلای تصمیمات سراسر اشتباه و پرضرر انصاریفرد، نشستن یحیی گلمحمدی روی نیمکت پرسپولیس به جای کالدرون توانست نتایج مرد آرژانتینی را حفظ کند و روند موفق سرخپوشان حفظ شد که این قابل دفاع است، اما داستان یحیی تنها موفقیت او در پرسپولیس نیست، بلکه داستان قراردادی است که از همان ابتدا گفته میشد هزینه هنگفتی برای پرسپولیس به دنبال داشته و حرف از ۳ میلیارد تومان تنها برای اخذ رضایتنامه این مربی جوان بود و حالا زوایای تازهای که رو شده است!
اول هفته بود که رسولپناه، سرپرست باشگاه پرسپولیس در جمع خبرنگاران گفت که نسبت به اصل قرارداد با باشگاه پرسپولیس اشکالات فنی وجود دارد که یکی از مواردش این است که صاحبان امضا در آن زمان که باید مدیرعامل و یکی از اعضای هیئت مدیره باشند، آن را امضا نکردهاند؛ بنابراین شائبه وجود دارد و ما از مراجع نظارتی خواستهایم تا تعیین تکلیف کنند. این در حالی است که مدت زیادی از عقد قرارداد با یحیی میگذرد و این سؤال مطرح میشود که آقایان چرا امروز یاد اشتباهات و ابهامات قرارداد سرمربی خود افتادهاند و چرا پیشتر در مورد عدم امضای قرارداد یحیی از سوی یکی از اعضای هیئت مدیره و مدیرعامل حرفی به میان نیامده بود.
پرونده انصاریفرد آنقدر ایراد و اشکال دارد که جایی برای دفاع از او وجود ندارد، اما مطرح کردن ابهامات قرارداد یحیی بعد از مطرح شدن شایعه نامه پرسپولیس به باشگاه آنتورپ برای واریز شدن قسط دوم قرارداد بیرانوند به حساب کالدرون و منکر شدن ارسال این نامه از سوی مدیران باشگاه، دریافت ۱۴ میلیارد از کارگزار مالی و عدم پرداخت قسطهای عقبافتاده رضایتنامه گلمحمدی، آن هم با وجود گلههای حمیداوی، مالک شهرخودرو در همین راستا شائبهبرانگیز است، خصوصاً که بهرغم وجود ایراداتی که رسولپناه به آن اشاره کرده مدیران فعلی پرسپولیس برای محکمکاری این قضیه، حتی میتوانند با صدور چک جدید امضای اعضای فعلی هیئت مدیره را در آن قرار دهند، اما این داستانها تغییری در اصل ماجرا ایجاد نمیکند.
اتفاقات این روزها یکبار دیگر لزوم نظارت بر عملکرد مدیران فوتبال ایران و اهمیت بازخواست از آنها را بعد از جدایی به رخ کشید تا دیگر مدیران فعلی نتوانند تقصیرات را به گردن قبلیها بیندازند و قبلیها نیز با جارو کردن بیتالمال بدون هیچ دغدغهای از پاسخگو بودن در قبال فجایعی که از خود به جا میگذارند به زندگی عادی خود بپردازند و این تنها فوتبال باشد که از حضور آنها در حد نابودی متضرر شود.